سیلک رود استارتاپ کیش: ارائه ای قابل دفاع از اکوسیستم استارتاپی کشور به جهان

سیلک رود، اولین رویداد استارتاپی بین المللی در ایران، با رقابت ۱۰۰ تیم از شهرهای تبریز، شیراز، رشت، تهران، اصفهان، یزد و مشهد شروع شد و با رقابت ۱۶ تیم منتخب در کیش به پایان رسید. رویداد دو روزه در کیش با سخنرانی افراد مختلف و پنل هایی با موضوعات مختلف همراه بود و هدف کلی رویداد، شناساندن فضای استارتاپی ایران به دنیا، جلب توجه سرمایه گذارهای خارجی به فرصت های موجود در کشور و کمک به استارتاپ ها برای تجربه یک فضای نیمه بین المللی بود.

تیم های لوکوبوک و رای چت نیز از تبریز در این رویداد حضور داشتند و من بعنوان هم بنیان گذار یک شرکت نرم افزاری و همچنین عضوی از تیم لوکوبوک، برای ایجاد ارتباط با افراد سرمایه گذار و افراد فعال حوزه کسب و کار در این رویداد شرکت داشتم و در این مطلب مختصر سعی میکنم برداشت شخصی خودم را از این رویداد شرح بدهم.

رویداد در مرکز همایش های بین المللی کیش، در یک فضای بسیار مناسب و با حضور افراد فعال استارتاپی کشورمان برگزار شد. تعداد افراد تاثیرگذار و متخصص در رویداد قابل توجه بود، تا جاییکه فرصت ارتباط و آشنایی با درصد کمی از آنها در ۲ روز همایش، وجود داشت. از سرمایه گذارهای داخلی و خارجی، تا مدیران و موسسان استارتاپ های موفق داخلی، بچه های فعال شهرهای مختلف با ایده ها و استارتاپ های جذاب و آینده دار و افراد فنی و بیزینسی کاربلد که آشنایی با هر کدامشان میتوانست مفید واقع شود.

در قسمت های مختلف رویداد، فرصت های موجود در ایران برای سرمایه گذاری، گشایش های بعد از توافق برجام، فرصت های به وجود آمده در کشور به واسطه تحریم ها، مشکلات استارتاپ ها برای ورود به بازار جهانی، بررسی بازار استارتاپی اروپا، چالش های سرمایه گذاری در ایران و مسایل مختلف در این مورد به بحث گذاشته شد. همچنین پنل هایی در مورد تکنولوژی های روز مثل Blockchain, Iot, AI برگزار شد که نمیتوان گفت در سطح بسیار بالایی بودند ولی میتوانست برای افراد علاقمند مفید باشد. البته مثل هر همایشی سخنرانی افراد دولتی هم بود، که با تعریف کارآفرینی و استارتاپ و تاکید بر اهمیت موضوع همراه بود که موجبات چرت حاضرین را فراهم میکرد.

بخش رقابت استارتاپ ها هم بسیار جذاب بود. استارتاپ های منتخب، هر کدام ۵ دقیقه فرصت داشتند که ارائه ای از محصول خودشان به زبان انگلیسی انجام دهند و اکثرا در این مورد خوب عمل کردند و ارائه ها جذاب و حرفه ای بودند ولی بیشتر استارتاپ ها در برابر سوال های هیئت داوران جواب های قانع کننده ای نداشتند و همین مساله باعث شد که اکثرا در جلب نظر هیئت داوران موفق نباشند. مسایلی که در مورد استارتاپ ها به نظرم آمد این بود که همچنان بیشتر استارتاپ ها خدماتی بودن، بعضا مشکل مقیاس پذیری داشتند و اینکه کم کم پای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به استارتاپ ها باز میشد. همچنین حضور پر رنگ تر خانم ها هم در این رویداد به چشم میخورد به طوریکه ۳۰% شرکت کنندگان را تشکیل داده بودند، وزن حضورشان در ارائه ها بیشتر از اقایون بود و تیم اول رویداد هم توسط دو خانم بنیان گذاری شده بود.

در پایان، استارتاپ Echobar که در زمینه ترانزیت و حمل نقل فعالیت دارد، مقام اول را کسب کرد. چیزی که به نظر میرسید در مورد این استارتاپ برای هیئت داوران جالب بود حجم بزرگ بازار، و الگوریتم هایی بود که این تیم ادعا داشتند برای بهینه سازی سفرها به کار میگیرند. تیم دوم، کشمون از بیرجند بود که با یک ارائه عالی سالن همایش رو به شور و هیجان آورد و توانست نظر داوران رو به خود جلب کند و ثابت کرد که توانایی این را دارد که در هر رویدادی جوایز را درو کند. استارتاپ سوم هم دکترتو از شیراز بود. جالب بود که استارتاپ های نام آشنا و قوی مثل فرانش یا تپسل نتوانستند بین سه تیم اول قرار گیرند.


اما به شخصه جذاب ترین قسمت رویداد برای من، صحبت با افراد فعال و سرمایه گذاران کشورهای دیگر و دانستن نظرات آنها در مورد اکوسیستم استارتاپی ایران بود. فربد که مشاور یک VC در دبی بود و همزمان روی یک استارتاپ گردشگری در دبی هم کار میکند، بعد از مدت ها دوری از ایران به طور اتفاقی به این رویداد آمده بود و از دیدن جو استارتاپی ایران، به وجد امده بود و فکر نمیکرد که اکوسیستم استارتاپی ایران به چنین رشدی رسیده باشد. او نقطه قوت اکوسیستم را تیم های جوان و متخصص و پرانرژی و نقطه ضعف آن را عدم وجود یک چرخه یادگیری میدانست. معتقد بود که استارتاپ های موفق باید با شفافیت از تجربه ها و مسایل خود سخن بگویند و به تیم های کوچکتر کمک کنند که اشتباهات آنها را تکرار نکنند. فربد همچنین از رویدادهای مشابه در دبی و عمان میگفت و اینکه سطح رویدادها، بالاتر از رویدادهای ایران هستند (با اینکه معتقد بود تیم های ایران خروجی بهتری دارند) و رویدادها با جذب سرمایه برای تیم ها از طرف سرمایه گذاران حاضر، به شکل عملی همراه هستند. همچنین او از حجم بالای سرمایه گذاری در کشورهای عربی میگفت و از این که بیشتر استارتاپ های حاضر سرمایه گذار نداشتند، متعجب بود. همچنین توییت های خانم Maral Kalajian در این مورد جالب بود.

Numan Numan مدیر یک تیم سرمایه گذاری در اروپا هم اذعان میکرد که فرصت های خوبی در ایران میبیند و ایران را شبیه ۵ سال پیش استانبول میدانست که آماده رشد و شکوفایی است و معتقد بود که راهی که استانبول در ۵ سال رفته، ایران در سال های کمتری طی خواهد کرد، ولی علی رغم تمام این جذابیت ها سرمایه گذاری در ایران را پر ریسک میدید و معتقد بود که ممکن است بعد از سوددهی، با توجه به تحریم های بانکی برای خروج سرمایه اش دچار مشکل شود. این مطلبی بود که کیان زندیه هم در ارائه خودش به آن اشاره کرد و ژوبین علاقمند هم اشاره ای داشت که وقتی در خروج سود سرمایه گذارهای خارجی دچارمشکل شده بودند، تصمیم گرفته اند که سود حاصل را در قالب پروژه های IIG دوباره در بازار استارتاپی کشور تزریق کنند.

در نهایت میتوان گفت رویداد به شکل حرفه ای و با نواقص کمی برگزار شد و توانست در حد خود، توجه رسانه ها و مردم دنیا را به اکوسیستم استارتاپی ایران جلب کند (خبر سایت Forbes در مورد رویداد) . از طرفی رویداد هدفمند بود و برای افراد حاضر میتوانست بسیار مفید باشد، و امیدوارم در آینده شاهد رویدادهای بیشتری از این جنس باشیم.

تعداد بازدید : 1,210

عباس باغبان

فارغ التحصیل فناوری اطلاعات، توسعه دهنده، بنیان گذارو عضو تیم معماران داده و علاقمند به همکاری با استارتاپ ها

مطالب مرتبط

11 دیدگاه‌

  1. ساناز گفت:

    شاید برای تو که عمری در جامعه بسته و سنتی تبریز که توهم شاخ بودن داره و در عین حال حسادت و خساست و ضعف آداب معاشرت درش نهادینه شده زندگی کردی یه همچین چیزایی جالب به نظر بیاد ولی یک آدم کار کشته میدونه همه اینها شو تبلیغاتیه و قرونی سرمایه گذاری نخواهد بود. اپ خودتون از سالها هی داره همه جا مقام میاره ولی دو هزار بیشتر دانلود نداشته!

    • عباس باغبان گفت:

      نظر لطفتونه
      ولی تیم هایی بودن که طی همین رویداد تونستن سرمایه گذار پیدا کنن، تیم هایی بودن که مشاوره های خیلی خوبی گرفتن طی این رویداد.
      و بعنوان یک کارکشته، اگه دلسوز اکوسیستم استارتاپی کشور باشین حتی از شو تبلیغاتی که صدای ما رو بلند میکنه و نظرها رو به سمت این بحث معطوف میکنه، استقبال میکنن.
      در مورد تعداد نصب و موفقیت لوکوبوک هم هیچ ادعایی نداریم. تمام تلاشمون رو میکنیم که بتونیم بهتر بشیم.
      در ضمن اینکه به سادگی در مورد یک شهر با ۱٫۷ میلیون نفر جمعیت چنین قضاوت قاطع و محکمی میکنین هم در نوع خودش جالبه.

  2. ساناز گفت:

    یک شو تبلیغاتی هیچ صدایی بلند نمی کنه. سرمایه گذار کجا بوده نکنه طرف میخواد پول نقد بزاره چمدون بیاد بده به ایشان؟ اگر طرف پولش رو خورد از چه مکانیزمی باید پس بگیره وقتی اونطرف دنیا نشسته دستش جایی بند نیست. یکمی واقع گرایی و هپروتی نبودن به نفع خودتونه. سرمایه گذاری که دست کنه جیبش پول بده در پنج دقیقه هرگز تصمیم نمی گیره. یک شلوار هم یکی بخواد بخره کلی وقت میزاره چه برسه به کاری مثل سرمایه گذاری.

  3. سپاس بخاطر اینکه تجربه حضور در این رویداد رو به اشتراک گذاشتین.مشکلات همه جا هست هر چند گاهی حس میشه توی تبریز بیشتره اما ای کاش رفته رفته فضایی ایجاد بشه که همه کمک حال هم باشند در عین حالی که با هم رقابت هم دارند.

  4. ساناز گفت:

    هرگز هرگز کسی همچین کاری نمی کنه اگر اینقدر ساده ای که اینها رو باور میکنی همون بهتره بحث نکنیم. این پولها از این تو اون جیبه. کاری نداره یه شرکت ثبت کردن و به اسم سرمایه گذاری خارجی پول فرستادن! اروپایی ها اینقدر مخافظه کارن در کشور خودشونم سرمایه گذاری نمی کنن. همینه که بهت گفتم هیچ جا رو ندیدی نشستی پشت اینترنا هر چی بهت بگن باور میکنی.

    • آرش یزدانیان گفت:

      جسارتا شما تا حالا جایی سرمایه گذاری کردین یا سرمایه جذب کردید که اینقدر مطمئن نظر میدید ؟

  5. فخر گفت:

    بهترین مکان برای گرگ های پیر بازار بی هویت استارتاپ‌که خودشون موندن و روندن در این روزگار! با دید واقع، کدوم یک از ایده های بیان شده ناب و بومی بودند؟! بزرگترین کسب و کارهای مثلا استارتاپی ایران از دم نسخه دزدیده شده ی خارجی شون هستند اون هم نه با روند جذب سرمایه ی استارتاپی بلکه با روندهای دیگه و سرمایه های غیر واقعی که خود ایده بتونه از پس خودش بربیاد و اون ها رو فراخوان کنه!!! این امور برنامه ها ویترینی برای یک عده، آوردگاهی برای دزدیدن یکسری ایده و مکانی برای پینوکیو هایی که به سیرک می زند که سرشار از لذت شده و در پایان گوش‌ در میارند! لطفا واقع بین و حرفه ای باشیم! کسی که در این بخش با خون دل کار کرده، می فهمه که همه این ها یک ظاهر زیبا و یک درون مبهم و آلوده دارند.

    • حسین 1991 گفت:

      با سلام
      دوست عزیزم اینا نمونه برداری خارج هم باشن مهمه اینه عرضه داشتنو اون ایده رو اجرا کردن! میدونم شاید حرفم بهتون بربخوره ولی این یه واقعیته بنده به عنوان فاندر یه شرکت و یه استارتاپ دارم این حرفو میزنم همه از بیرون نگاه میکنید فکر میکنید به همین راحتیه ولی واقعیت فرق میکنه به همین راحتی بود همه میشدن دیجی کالا همه میشدن کافه بازار همه میشدن…. موفق باشی دوست عزیز

      • علیرضا گفت:

        اگر در کشوری که کپی رایت اجرا می شد بودی با کله میفرستادنت هلفدونی و یک جریمه کلان اندازه قیمت کل شهری که توش زندگی میکنی (احتمالا تبریز) تا هوس کپی برداری و سرقت به سرت نزنه تا عرضه عرضه نکنی ولی تو دالغوزاباد نشستی و توهم بهترین بودن هم تازه داری و اظهار فضل هم میکنی
        کسی که گوشی آیفون داره و با کارت اعتباری فعال کرده باشه میبینه هرگز اجازه نصب اپلیکیشنهای دزدی ایرانی از اوبر رو نمیده و خودش تازه میگه اوبر نصب کنید اینها غیر قانونی هستند. از دهاتت بی بیرون

  6. رابین هود گفت:

    استارتاپی به نام برگزاری رویداد!!! ایندفه با اسم سیلک رود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *