۲۰ عامل اصلی در شکست استارتاپ ها چیست؟

20 عامل اصلی در شکست استارت‌آپ ها چیست

20 عامل اصلی در شکست استارت‌آپ ها چیست

شکست استارتاپ ها قسمت جدایی ناپذیر این اکو سیستم محسوب میشود. طوری که یک تصمیم اشتباه میتواند یک استارتاپ کاملا موفق را به قعر دره شکست پرتاب کند. اما سوالی که برای اکثر استارت‌آپ ها، مدیران، سرمایه گذاران، توسعه دهندگان، طراحان، کاربران و حتی خود شما پیش می آید این است:

چه دلایلی منجر به شکست استارتاپ ها میشود؟

سی بی اینستایت (CB Insights) در تحلیلی که به تازگی انجام داده است، ۱۰۱ کالبد شکافی (post-mortem) استارتاپ های شکست خورده را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه بررسی صورت گرفته با عنوان ۲۰ دلیل مهم شکست استارت آپ ها منشر شده است که در ادامه به بررسی این دلایل خواهیم پرداخت.
قطعا آشنایی با این دلایل تجربه و پیش زمینه خوبی برای آغاز یک استارتاپ را به همراه خواهد داشت و می تواند از شکست یک استارت‌آپ در حال فعالیت نیز جلوگیری کند.
دلایل ذکر شده به ترتیب از پر تکرارترین دلایل شکست نوشته شده است. با توجه به این که در شکست برخی از استارتاپ ها بیش از یک دلیل تاثیر گذار بودند، جمع جبری این عناوین به بیش از ۱۰۰% خواهد رسید.

عدم نیاز کاربر یا مخاطب

۱- عدم نیاز بازار / مخاطب (۴۹%)

مهم ترین و پرتکرار ترین دلیل که تقریبا در تمامی مقالاتی که نوشته شده در این باره جایگاه اول را دارد، عدم نیاز بازار یا مخاطب به محصول یا خدمات استارتاپ ها است. البته عدم نیاز مخاطب به معنای بی نیازی کامل به محصول نیست. بلکه ممکن است ایده شما متناسب با مخاطبتان نبوده یا محصول رقیب‌تان از کیفیت بالاتری برخوردار باشد. نظریه پردازان باور دارند که استارتاپ های موفق باید به روش حل مشکل توجه بیشتری نسبت به فروش داشته باشند.
Jevin Maltais در گفتگویی که با startups.co داشته بیان کرده:

در سال ۲۰۰۹ با صرف هزینه ۶۳ هزار دلاری و استخدام کارمندانی در ۶ شیفت کاری، بعد ۹ ماه تلاش استارتاپ مان را لانچ (آغاز) کردیم. ایده استارتاپی ما نمایش تمامی عکس ها، تویتت ها و رویداد ها روی نقشه‌ای بود که در سه خیابان اتفاق میافتاد. اما ما شکست خوردیم چون کسی احساس نیاز این چنینی نداشت و ما هیچ راه کسب درآمدی نداشتیم.

از این اتفاق میتوان درس گرفت که “بهتر است پیش از آغاز استارتاپی با مردم درباره آن صحبت کنیم”

 

۲- اتمام منابع مالی (۲۹%)

زمان و پول دو منبع اصلی و محدود استارتاپ ها است که باید وسواس بسیار زیادی نسبت به آنها نشان دهیم. سوال “چگونه باید منابع مالی را مدیریت کرد” یک معما همه گیر بین استارتاپ ها و یکی از دلایل پرتکرار شکست آنها به شمار می آید. به عنوان مثال تیم فلود معتقد است، اتمام منابع مالی به عوامل دیگری بستگی دارند. در استارتاپ ها تناسب نداشتن محصول با بازار و شکست در تغییر استراژی باعث چنین اتفاقاتی می‌شود.

در واقع آنچه باعث شکست تیم فلوید شد ناتوانی شرکت در جذب سرمایه بود. علیرغم رویکردهای متعدد برای فروش و تلاش های بسیار زیاد برای ارائه محصول متناسب با بازار و شکست های پی در پی، بالاخره تمام پول ماتمام شد.

 

۳- تیم بندی اشتباه (۲۳٪)

تیمی با اعضای مختلف که مهارت های گوناگونی دارند یکی از فاکتور های موفقیت استارتاپ ها محسوب میشود. در کالبدشکافی های نوشته شده پیرامون این عنوان ذکر شده است: کاش در تیم مان یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات (CTO) داشتیم.
انتخاب اشتباه اعضای گروه میتواند دلیل شکست استارتاپ شما بشود. Standout Jobs در پست کالبد شکافی خود چنین نوشته بود:

مشکل تیم اصلی ما این بود که توانایی ساختن MVP محصول(محصوب کمینه) را نداشت. اگر تیم به تنهایی و یا با حداقل برون سپاری نتواند محصول کمینه را تولید کند، پس نمیتوان برای آغاز استارتاپ حسابی روی آن ها کرد. ما برای جبران موضوع مجبور به افزودن افراد جدید به عنوان هم-بنیانگذار در گروه بودیم که بتواند اشکالات موجود را رفع کنند و مجبور بودیم در مقابل سهمی از استارتاپ را به او بدهیم. ولی هیچ وقت چنین اتفاقی نیافتاد.

شکست در رقابت

۴- شکست در رقابت (۱۹٪)

علیرغم طرز تفکری که میگوید: استارتاپ ها برای شروع نباید نگران رقابت سایرین با خودشان باشند، اما حقیقتا اگر یک ایده همه گیر شود، یا یک بازار مناسب برای آن به وجود بیاید، تعداد زیای سعی خواهند کرد دست به کار شده و از آن ایده استفاده و درآمدزایی کند. هرچند حساسیت بیش از حد بر روی رقیبان کار درستی نیست، اما بی توجهی به آن هم میتواند تبعات سختی را در پی داشته باشد.

 

۵- قیمت گذاری اشتباه بر روی محصول (۱۸٪)

قیمت گذاری روی محصولات یک هنر است. برای قیمت گذاری روی محصولات خود بهتر است، محصول را با قیمت معقول روانه بازار کنید و سپس منتظر استقبال مشتریان و بازخورد های دریافتی از قیمت محصول باشید.بر این اساس میتوانید قیمت مناسب برای محصول خودتان را بیابید. متاسفانه یکی از دلایل شکست استارتاپ ها عدم توانایی متعادل سازی درآمد فروش محصول با هزینه های اولیه است.

 

۶- محصول ضعیف (۱۷٪)

چه عمدا و چه سهوا اگر به نیاز های کاربرتان بی اهمیت باشید اتفاقات بدی دامن گیر شما خواهد بود. برخی از صاحبان استارتاپ ها زمان تولید محصول دچار سرگردانی می‌شوند. که دلیل آن عدم آگاهی کامل و دقیق درباره محصول و یا تولید بدون تحقیق قبلی و البته کامل درباره آن است. بهتر است پیش از تولید یک محصول جدید، بطور دقیق درباره مراحل ساخت، تکنولوژی های مورد نیاز و… که میتواند از مشکلات احتمالی پیش گیری کند، تحقیقاتی را انجام داده باشید.

 

۷- نبود مدل کسب و کار (۱۷٪)

مدل کسب و کار برای هر استارتاپی از نان شب هم واجب تر است.البته اگر میخواهید استارتاپ موفقی داشته باشید. متاسفانه ۱۷% شکست استارتاپ ها به سبب تاخیر در تنظیم یک بیزینس پلن مناسب است.

اول از هر چیز یک مدل کسب و کار خوب برای خودتان بسازید. بیزینس پلن باعث میشود متمرکز بمانید و همواره بر اهداف بلند مدت خود پایبند باشید. یک مدل کسب و کار خوب ۳۰ تا ۴۰ صفحه خواهد بود که نیاز به زمان و دقت زیادی برای پیش نویسی و پیاده سازی آن روی کسب و کار خودتان دارد. باید تمام آنچه که قرار است در کسب و کار شما رخ دهد را بر اساس اهداف تان پیش بینی و زمان بندی کند، بررسی از مخاطبان انجام دهد و کنترلی بر منابع مالی شما داشته باشد. اگر بتوانید مدل کسب و کار خودتان را به درستی اجرا کنید خواهید توانست کسب و کار خودتان را به درستی ادامه دهید. Deborah Sweeney, مدیر عامل اجرایی MyCorporation.com

 

بازاریابی ضعیف

۸- بازاریابی ضعیف (۱۴٪)

مخاطبان هدف استارتاپ تان را شناسایی کنید. حال زمان آن شده است که آن ها را به سرنخ یا مشتری راغب (Lead) تبدیل کنید. سپس میتوانید آنها را به مشتری های کسب و کار خودتان تبدیل کنید و محصول تان را بفروشید. تکرار این چرخه و افزایش نرخ تبدیل خود راز موفقیت بازاریابی شما است.

مدیران و موسسانی که قدرت بازاریابی اندکی دارند و فقط بر روی تولید محصول متمرکز شده‌اند، نمیتوانند ایده جذابی برای ارائه و تبلیغ محصول خود بدهند. این موضوع سهم ۱۴% در شکست استارتاپ ها دارد.
آنتونی ویتلیو توسعه دهنده واقعیت مجازی(VR) و واقعیت افزوده(AR) در گفتگویی به اینگونه به این مطلب پرداخته است

در آغاز ما فقط به توسعه محصول مان مشغول بودیم و هیچ توجهی به بازاریابی نداشتیم. اما به مرور زمان متوجه شدیم همانقدر که محصول مهم است، بازاریابی برای آن نیز مهم است. اگر شما بازاریابی محصولتان را به درستی انجام ندهید هیچ کس با محصول شما آشنا نخواهد بود، هرچند که بهترین محصول جهان را تولید کرده باشید، ولی هیچ خریدی نخواهید داشت.
گسترش بازار در سطح بسیار وسیع شاید اتلاف وقت به نظر بیاید، اما برای جلوگیری از شکست واجب است.

 

۹- بی توجهی به مشتری (۱۴٪)

هر چقدر از این مورد بگوییم باز هم کم است. در یک جمله: موفقیت، شکست، کسب درآمد، متضرر شدن همگی وابسته مشتری شماست. پس باید توجه خاصی به مشتری های تان داشته باشید. بی توجهی به مشتری یک راه صد در صدی برای شکست است. خود محوری و بی توجهی به بازخوردهای مشتری ها از دلایل شکست استارتاپ ها و کسب و کار تجاری شماست.
در این باره VoterTide نوشته:

ما وقت کافی برای حرف زدن با مشتری هایمان اختصاص ندادیم و به ارائه خدمات پرداختیم با این فکر که ما بهترین هستیم. اما نتایج دریافتی مان چیزی غیر این را گواه میداد. وقتی به اهمیت حرف زدن با مشتری هایمان پی بردیم که خیلی دیر شده بود. فریب دادن خودتان که ایده های عالی دارید کار بسیار ساده ایست، اما باید به مشتری های خود توجه کنید و آنچه که آن ها نیاز دارند را فراهم نمایید.

 

۱۰- آغاز در زمان اشتباه (۱۳٪)

استارتاپ هایی که بسیار زودتر از موعود، قبل از آنکه بازار یا تکنولوژیی برای انها وجود داشته باشد آغاز به کار میکنند. یا آنهایی که بسیار دیر دست به کار شده اند و آغاز دیرهنگامی دارند. هر دو دچار شکست خواهند شد. باب اسمیت ۳۳ ساله، موسس Drive & Grow Rich که یک سرویس اشتراک ماهانه CD بود در سال ۲۰۰۷ این سرویس را افتتاح کرد. او موفق شد سالانه ۱۰ میلیون دلار کسب کند.
ولی هنوز هم همچین ایده‌ای کارساز خواهد بود؟ پیشرفت تکنولوژی قاتل این ایده پول ساز شد.

 

۱۱- کاهش تمرکز (۱۳٪)

برای شروع استارتاپ نیاز به صرف هزینه، تلاش، وقت و تمرکز است. اگر به راحتی دچار حواس پرتی یا عدم تمرکز روی کار یا فعالیت خودتان میشوید احتمالا شما هم به جمع ۱۳% استارتاپ هایی بپیوندید که به دلیل عدم تمرکز روی خواسته و هدفشان شکست خورده اند.

گروه MyFavorites در آخرین نوشته شان قسمتی از تجارب خودشان را به اشتراک گذاشته اند:
بعد از برگشت از کنفرانس SXSW کل تیم انگیزه خودشان را از دست داده بود و همگی دچار سردرگمی شده بودیم، و من سردرگم از اینکه واقعا من میخواستم استارتاپ تاسیس کنم، سرمایه گذار و تیم قوی و مسئولیت پذیری تشکیل دهم؟ پاسخگو سرمایه گذاران باشم؟

 

۱۲- عدم توافق بین اعضای گروه یا سرمایه گذاران (۱۳%)

اختلاف نظر با هم تیمی ها یکی از دلایل شکست یاد شده در پست های کالبد شکافی بود. اما همه چیز فقط به تیم توسعه دهنده محدود نمی شود. اگر با سرمایه گذار هم به مشکل برخورید اتفاقات خیلی بدی رخ خواهد داد که ArsDigita نمونه‌ای برای این عنوان بود.
فیلیپ گرین اسپن نوشته:

برای حدود یک سال پیتر بلوم (General Atlantic)، چیپ هازارد (Greylock) و آلن شِهین (CEO) تصمیم گیران اصلی شرکت ArsDigita بودند. در طی این یک سال تصمیماتی گرفتن:
۱- ۲۰ میلیون دلار صرف شد تا درآمد شرکت به زمانی که من CEO بودم بازگردد.
۲- پیشنهاد مایکروسافت را که در تابستان سال ۲۰۰۰ شده بود را رد کردند. مایکروسافت پیشنهاد کرده بود ArsDigita به عنوان اولین شرکت نرم افزاری جامع .NET معرفی شود.
۳- نسخه قدیمی محصول را در حالی منسخوه اعلاک کردند که هنوز ورژن جدید آن را کامل نکرده بودند.
۴- هزینه های بسیار بالایی ایجاد کردند، من با ۸۰ نفر که اغلب حقوق زیر ۱۰۰ هزار دلار دریافت میکردند موجب شدیم به درآمدی حدود ۲۰ میلیون دلار در سال برسیم. اما ArsDigita ی که گری‌لاک، جنرال آتلانتیک و آلن مدیریت میکردند حدود ۲۰۰ موقعیت شغلی جدید داشتن که کف حقوق پرداختی شان ۲۰۰ هزار دلار بود.
۵- برتری در بازار و برتری هوشی را از دست دادند.

تغییر اشتباه استراژی

۱۳- تغییر اشتباه استراژی (۱۰٪)

استراژی یکدیگر از عوامل اصلی تعیین کننده طول عمر استارتاپ هاست. شما یک محصول را می سازید، کاربران آن را امتحان میکنند. متوجه میشوید محصولتان مناسب کاربر نیست یا متناسب با بازار موجود نیست. استراژی خود را تغییر میدهید. اگر این تغییر استراژی به درستی برنامه ریزی نشده باشد، میتواند باعث شکست استارتاپ تان شود.

 

۱۴- بی علاقگی (۹%)
ایده های ناب خیلی زیادی در جهان وجود دارند،اما از ۹% از پست کالبد شکافی بنیان گذاران میتوان فهمید که بی علاقگی در یک حوزه و عدم آگاهی از آن از دلایل کلیدی شکست ایده های خوب استارت‌آپی است.
NewsTitle در post-mortem خود در باره بی علاقگی خودشان در حوزه فعالیتشان اینگونه نوشته است:

ما شروع به ساختن یک سیستم نظردهی بسیار عالی کردیم. بهترین سیستم نظردهی که تا به حال ساخته شده است. بهترین مخاطبان محصول  ما چه کسانی هستند؟ روزنامه ها …

اما تا به حال شده است برای خواندن اخبار به سایت BBC برویم؟ اگر چنین کاری را میکردیم میتوانسیتم این سیستم را بسازیم اما همیشه برای مطالعه هکر نیوز و ردیت را انتخاب کرده ایم.


۱۵- موقعیت جغرافیایی (۹٪)

موقعیت جغرافیایی به دو صورت میتواند دردسرآفرین باشد، در حالت اول نباید استارتاپ شما محدود به یک منطقه خاصی باشد. به عنوان مثال کاربران استارت‌آپ شما نباید صرفا از یک شهر (محل سکونت استارتاپ) باشند، در حالی که میتواند کاربرانی از اقصی نقاط کشور و یا جهان داشته باشد.
مکان در تیم هایی که به صورت دورکاری (remote) فعالیت میکنند هم میتواند دردسرآفرین باشد. اگر تیم به صورت دورکاری فعالیت میکند بهتر است روش های موثری برای ارتباط بین اعضای گروه داشته باشید، در غیر اینصورت نبود کار گروهی و ارتباط مناسب بین اعضا باعث شکست خواهد شد.
Devver در این باره نوشته:

بزرگترین اشکال تیم های دورکار مدیریت عذاب آور آنهاست. مشکل، مدیریت حقوق ، وظایف بیمه و… آنهاست که در یک گروه کوچک باعث ناراحتی و نگرانی اعضای تیم میشود.

 

۱۶- عدم جذب سرمایه گذار (۸٪)

سعی کنید دلایل بهتری را برای جذب سرمایه بیابید. تعدادی از موسسین استارتاپ ها از عدم علاقه سرمایه گذاران در مرحله سرمایه اولیه (Seed Stage) طرح یا در کل طرح میگوییند. اگر میخواهید سرمایه بیشتری را در کسب و کار خود جذب کنید باید بتوانید از هزینه های اضافی جلوگیری کنید و برای خرج سرمایه مالی شرکت برنامه دقیق و درستی را برای سرمایه گذار ارائه دهید.

 

 

۱۷- چالش های قانونی (۸%)

گاهی اوقات یک استارت‌آپ میتواند از یک ایده ساده به دنیای پیچیده از قوانین تبدیل شود و مانع پیشرفت آن شود.
Decide.com در نوشته خود به این نقطه اشاره کرده است:

 ما اخطاریه از آنها دریافت کردیم بر این اساس که نمیتوانید رضایت ما را جلب کنید و اگر آن را حذف نکنید حساب وابسته مان را خواهند بست.ما پول زیادی نداشتیم اما احتمالا بیش از ۸۰% درصد درآمد ما در آن حساب بود.

 

۱۸- استفاده نکردن از روابط  (۸%)

اغلب کارآفرینان در مورد عدم وجود ارتباطات(Network) یا ارتباط با سرمایه گذاران ناله میکنند. جالب است که یکی از دلایل شکست استارتاپ ها ناتوانی استفاده درست کارآفرینان از شبکه ارتباطی خودشان باشد.
Kiko نوشته:

سرمایه گذاران خودتان را درگیر کنید. سرمایه گذاران آمده اند که به شما کمک کنند. آنها را از اول در جریان بگذارید و اگر نیاز داشتید از انها کمک بخواهید. من فکر میکنم مشکل را خودمان از همان آغاز ساختیم که خواستیم همه چیز را به تنهایی بدانیم و انجام دهیم.

 

خستگی - شکست استارتاپ

خستگی – شکست استارتاپ

۱۹- خستگی (۸%)

تعادل بین کار و زندگی در زندگی اغلب کارآفرینان وجود ندارد و همین باعث میشود احتمال تسلیم شدن شان بیشتر شود. ۸% از دلایل شکست استارتاپ ها خستگی است. شما باید بتوانید در لحظات مهم از ضرر پیش گیری کنید و زمانی که متوجه شدید مسیری به بن بست خواهد رسید، مسیر خود را تغییر دهید ولی هرگز تسلیم نشوید.

 

۲۰- شکست در تغییر استراژی (۷%)

تغییر استراژی ندادن یا سریع این کار را انجام دادن برای ساختن یک محصول بد کافی است. استخدام یک فرد نادرست یا تصمیم گیری نادرست از دلایل گفته شده از شکست استارتاپ ها است که در ۷% پست های بررسی شده آمده است.
کیت نواک در کالبد شکافی  Imercive’s اینگونه نوشت:

ما گرفتار چرخش استراژی بودیم در میانه راه بین دو استراژی گیر کرده بودیم، یک استراژی که میدانستیم جواب نخواهد داد و یکی که ما باور داشتیم موقث خواهد شد اما امکان دنبال کردن آن فوری آن وجود نداشت. لحظات بسیار سخت و دشواری بود. از این که نمیتوانستیم استراژی جدیدمان را پیش ببریم هر روز ناامید تر میشیدیم و هر روز که بدون پیشرفتی در کارمان پیش میرفت، یک قدم به شکست نزدیک تر میشدیم. با این که هر چه داشتیم را به مییان گذاشتیم اما هرگز نتوانستیم استراژی مان را تغییر دهیم.

تعداد بازدید : 1,443

احسان عبدی‌پور

علاقه زیادی به حوزه دیجیتال مارکتینگ و مخصوصا بازاریابی محتوایی دارم. دنیا برای من بدون محتوا، بدون کلمه‌ها و جمله‌ها، هیچ معنی ندارد. باید نوشت و نوشته‌ها را باید خواند. دوست دارم به کسب‌وکارها کمک کنم و از آن‌ها یاد بگیرم. الان هم سرپرستی تیم دیجیتال مارکتینگ بلکا را بر عهده دارم و یک سری رویداد در تبریز برگزار می‌کنم.

مطالب مرتبط

2 دیدگاه‌

  1. تیم بندی اشتباه شاید اصلی ترین دلیل شکست استارت‌آپ ها باشه
    چون که به نظر من، یه تیم حرفه‌ای می‌تونه الباقیش مشکلات رو برطرف کنه

    • فرهادی گفت:

      تیم خوب خیلی موثره، اما ماهیت استارتاپ اینجوریه که همه چیزش متوسط باشه بهتر از اینه که یه بخش عالی باشه و یه بخش بلنگه.
      خلاصه بگم تجربه ای رو خوندم که ایده و محصول عالی، بازار فوق‌العاده بزرگ و مقیاس‌پذیر، تیم فنی بسیار متخصص، سرمایه‌گذار همه جوره حمایتگر و دلسوز و جیبشون هم تقریبا پر پول. اما شد آنچه که نباید می‌شد. بعد از گذشت نزدیک به ۹ ماه از جذب سرمایشون چالش‌های جدیدی بوجود اومد که عملکردشون رو ذره ذره مختل کرد. فرآیندهاشون به درستی اجرا نمی‌شه و یه چیزایی هست که داره تیشه به ریششون می‌زنه. طی صحبتی که باهاشون داشتم متوجه شدم که یجورایی دو دسته‌گی بین کارآفرینا بوجود اومده. انگار که کار هم دیگه رو قبول ندارن و دارن تو کار هم دیگه دخالت می‌کنن و بدتر از همه اینکه حتی برای خراب کردن همدیگه تمام تلاششون رو هم می‌کنن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *