چرا اغلب کسبوکارهای تبریز در بازاریابی اینترنتی شکست میخورند؟
بواسطه فعالیتم آشنایی نسبی با کسبوکارها و دیدگاه آنها نسبت به حضور در اینترنت پیدا کرده ام. اغلب شرکتهای ساکن در پایتخت با روحیهای مثبت، بودجهای اختصاصی و البته با برنامهای مشخص به سراغ بازاریابی اینترنتی میروند ولی در اغلب شهرستانها، بالاخص در تبریز دوست داشتنیمان، حضور کسبوکارها در فضای اینترنت بسیار محافظهکارانه و ناشیانه است. ولی دلیل این اتفاق در بازاریابی اینترنتی تبریز چیست؟ مواردی که در ذهن دارم را بازگو میکنم، شما هم کمک کنید تا با هم به نتیجه بهتری برسیم.
۱- نمیدانیم در اینترنت به دنبال چه هستیم؟
طبیعی است که همه بدنبال فروش بیشتر و یا رشد برند خود باشند ولی بسیاری از شرکتها یا افرادی که در تبریز به دنیای اینترنت وارد میشوند، بینش صحیحی از چیزی که در وب به دنبال آن هستند ندارند. تنها چیزی که میدانند این است که میخواهند حضور داشته باشند ولی در پاسخ به این سوالات که برای چه؟ با هدف گرفتن کدام مخاطب؟ با چه بودجهای؟ در حدس و گمان فرو میروند.
این مفهوم که بازاریابی اینترنتی فرایندی علمی و گام به گام است کمتر جا افتاده است و تصور کسبوکارهای خرد محلی بیشتر بر این پایه است که با راهاندازی یک وبسایت و یا فعال شدن اینستاگرام گام کافی برای حضور موثر در اینترنت برداشته شده است.
این در حالی است که مدیر هر کسبوکاری قبل از ورود به اینترنت میبایست آشنایی نسبی با بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) و بازاریابی محتوایی داشته باشد.
۲- آژانسی که راهکار مناسب در این زمینه را ارائه بدهد نمییابیم
مشکل اینجاست که شرکتها و آژانسهای تبلیغاتی در تبریز حاضر نیستند مسئولیت رشد فروش مشتری را بر عهده بگیرند. آژانسهای تبلیغاتی از ارائه راهکارهای دیجیتال سرباز میزنند و شرکتهای طراحی سایت نهایتا در راهاندازی سایت میتوانند پاسخگو باشند.
اینگونه میشود که اعتماد کسبوکارها از بین میرود چراکه بعد از هزینهی چند میلیونی برای وبسایت (در تبریز از ۵۰ هزار تومان تا ۵۰ میلیون تومان متغیر است) هیچ تاثیری در کسب و کار خود احساس نمیکنند و در نهایت نتیجه میگیرند: اینترنت به درد نمیخورد!
مشکل دیگر از اینجا ناشی میشود که شرکتها و آژانسها بیشتر از تلاش برای حل مشکلات مشتری به فکر فروش محصول و خدمات خود هستند. یک شرکت طراحی سایت کمتر پیش میآید که ایدهای خلاقانه در چنته داشته باشد و بیشتر تلاش میکند به جای راهکار خلاقانه آنچیزی که در ذهن مشتری هست را پیادهسازی کند و پولش را بگیرد. که در نهایت منجر به مشاجره بیپایان اینکه شما مقصر شکست هستی یا من خواهد شد.
۳- در بازاریابی اینترنتی به دنبال نتیجه بخشی سریع هستیم
درک این موضوع که بازاریابی اینترنتی مسیری همیشگی است که به تدریج منجر به نتیجه میشود برای بسیاری کسبوکارها توجیح مناسب را ندارد. بسیاری انتظار دارند که به محض هزینه کرد A ریال به درآمد A+1 برسند. البته که این انتظار منطقی است، به شرطی که فعالیت مداوم و تدریجی ادامه پیدا کند.
بازاریابی اینترنتی مانند باغبانی است، آنقدر باید مراقب درختانتان باشید که بالاخره میوه بدهد و برای اینکار صبر لازم است.
۴- حاضر نیستیم بودجهی اختصاصی برای اینکار کنار بگذاریم
آنقدری تجربه تلخ در این زمینه وجود داشته است که کسبوکارها در هزینه کردن خود برای بازاریابی اینترنتی بسیار محتاط شده اند. این در حالیست که کمپینهای موفق اینترنتی علاوه بر یک ایده خلاقانه و یک برنامه استراتژیک مشخص میبایست بودجه منطقی را نیز بعنوان جایزه و پروموشون در نظر بگیرند.
در اغلب مواقع یک جای کار میلنگد و در نهایت منجر به شکست کمپین میشود.
۵- فرایند بازاریابی اینترنتیمان با CRM سازمانیمان هماهنگ نیست
یک اکانت اینستاگرام و یا وبلاگ کسب و کار شما ویترینی است که نشان دهنده هرآنچیزی است که در سازمانتان میگذرد. به همین خاطر میبایست هماهنگی خوبی بین این دو وجود داشته باشد. چه به لحاظ هویت بصری و چه به لحاظ فنون ارتباط با مشتری میبایست ارتباط یکپارچهای در این بین برقرار باشد که اغلب در کسبوکارهای اینترنتی ما اینچنین نیست.
سازوکار سازمانیمان مشابه هویت مجازیمان نیست و برعکس.
در پایان
در پایان اینکه هیچ کسبوکاری، چه در تبریز و چه در هر نقطه جهان مسیری شفاف و مشخصی در مقابل بازاریابی اینترنتی (بازاریابی درونگرا بیشتر!) ندارد و میبایست از طریق افزایش دانش و تجربه روشهای مختلف بهترین راهکار را بیابد.