سنگ فرش ولیعصر تبریز در رکود: به زودی نوبت بقیه کسب و کارهای سنتی میرسد
سوار یکی از تاکسیهای آنلاین شهر هستیم و پشت چراغ قرمز منتظر ایستادهایم،
علی خیره به مغازههای کنار خیابان نگاه میکند و ماتش برده است. به نظر میرسد برای اولین بار است که چنین چیزی دیده باشد. تلنگری به او میزنم و انگار که از دنیایی دیگر برگشته میگوید:
سعید الان که شلوغترین ساعت رفت و آمد روزه، این مغازهها دیگه رفت و آمدی جلوشون نیست به نظرت تا ۱۰ سال بعد چه بلایی قراره سرشون بیاد؟
حق با علی است. سوال علی من را هم به فکر فرو میبرد. یاد روزهایی میافتم که خیابانهایی همچون سنگفرش ولیعصر تبریز جایی برای خودنمایی برترین برندهای مد، گرانقیمتترین لباسها، شیک ترین آدمها و لوکسترین خودروها بودند ولی الان دیگر شور و شوق همیشگی از بین رفته است و همه جای آن را بنرهای حراج ۳۰.۰۰۰ تومانی پر کرده است.
واقعا چه اتفاقی در حال رخدادن است؟
از آن روز چند هفتهای است که میگذرد و من کماکان در بُهت وضعیت کسبوکارهای شهرم هستم. مجتمعهای تجاری بزرگ همچون اطلس و لاله پارک مانند ماهی بزرگتر، ماهیهای کوچکتر دم خیابان را میبلعند و شهر پر شده از مغازههای خالی در پاساژهایی همچون پرنیان و ابریشم و کبود که با هزار آمال و آرزو سرمایهگذاری شدهاند.
خودمان هم نمیدانیم از کجا خوردهایم، اغلب دولت و سیستم را مقصر میدانیم و فحش میدهیم ولی واقعیت چیز دیگری است!
سرعت تغییر فضای اطراف از سرعت تغییر ما بسیار بیشتر است و بیشتر ما توان همراهی با این تغییرات را نخواهیم داشت.
ناگهان چه اتفاقی میافتد؟ تصور میکنیم حرکت به سمت تغییرات به معنای آنلاین کردن کسبوکار است و در سودای تبدیل شدن به دیجیکالای بعدی کشور: یکیمان تلاش میکنیم از طریق اینستاگرام بلبرینگ بفروشیم، آنیکی شروع به عرضه عدسی عینک از طریق تلگرام میکند و یکی دیگر هم برای فروش گوجه فرنگیهایش قرارداد چند ۱۰ میلیونی طراحی سایت میبندد.
ولی واقعیت متفاوتتر و شرایط پیچیده تر از این حرفها است! پس از میلیونها سرمایهگذاری بیهوده در این مسیر، آشفته حال و درمانده به خانه اول باز میگردیم. ولی چاره کار برای رشد کسبوکارهای سنتی تبریز و همراه شدنشان با تغییرات پر سرعت تکنولوژی چیست؟ من ۳ پیشنهاد ساده و سریع برای شما دارم.
۱) قبل از حرکت دادن مهره، قوانین بازی را یاد بگیرید
هر بازی قوانین خود را دارد و دنیای وب نیز قوانین مخصوص به خود را. پس قبل از اینکه بخواهید خدمات نوینی مبتنی بر فناوری ارائه دهید خوب مطالعه کنید. ارتباطات گستردهای با اهالی این حوزه برقرار کنید. در رویدادها و دورهمی ها شرکت کنید. بگذارید ورودی اطلاعاتتان با سرعت تصاعدی بیشتر شود.
همین یک کار، کاری است که خیلی از ما انجامش نمیدهیم و سریع ضررش را میبینیم. چند ساعت مطالعه میتواند مقابل چند ده میلیون تومان ضرر شما را بگیرد. قرار نیست همه چیز را یاد بگیرید و همه کار را خودتان انجام دهید ولی باید آنقدری بدانید که بتوانید متخصص درست را روی کار بگذارید. { یادتان باشد بسیاری از ندانستن شما پول درمیاورند }
۲) کپی کاری نکنید!
یک فروشگاه اینترنتی میخواهم درست شبیه دیجی کالا، یک اپ موبایل میخوام درست شبیه دیوار، یک تاکسی آنلاین میخواهم درست شبیه اسنپ! اینها جملات تکراری برای ما هستند. تعداد ایدههای جدید و ناب بیشتر از آن چیزی است که فکرش را بکنید. هزاران مشکل وجود دارد که میتوانید حلشان کنید.
اگر دیجی کالا موفق شده دلیل نمیشود ستاره بعدی شما باشید!
واقع بین باشید و به سمت ایده هایی بروید که قبلا کار نشده اند.
۳) با جوانترها پاس کاری کنید
ما ۲۴ ساعته مشغول گشت و گذار در وب هستیم. زیر و بم ماجرا تا حدودی دستمان آمده. ذائقه مخاطب را کم و بیش میشناسیم. اگر بخواهید به دانستههای قدیمی خود پافشاری کنید کسب و کار جدید آنلاین شما هم سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت.
مطمئنا جوانان خوش ذوق بسیاری اطرافتان خواهید یافت که اگر راه و چاه رو هم ندانند حداقل میدانند باید کجا دنبال پرسش خود باشند.
در نهایت اینکه
حال که دیجیکالا صنعت خرده فروشی آنلاین را بر عهده گرفته و اسنپ از روزانه چند صد هزار سفر درون شهری گزارش میدهد مراقب باشیم که ماهی بعدی بلعیده شده، ما نباشیم.
راه چاره عملی چیست
مقاله جالبی بود
ممنون
زیر و بم
🙏
درد تبریز توهم شاخ بودن و سر بودنه. این نابودی کامله نه رکود کسب و کار سنتی. وقتی کسی به شهرهای دیگه فحش میده و به خاک و زبان رسمی کشور اش خیانت میکنه و خیال میکنه ترکیه و آذربایجان براش دعوت نامه چسبیدن فرستادن نتیجه اش همین میشه. بقیه شهر ها هم از بیزینس کردن باهاش امتناع خواهند کرد.
زبان رسمی؟ خیانت؟ مخالفت با یک مسئله تحمیلی و اجباری از نظر شما خیانت هست؟
بلند شو پاسپورت اتو بزار جیبت برو همون جاهایی که فکر میکنی باید بهشون بچسبی. ما که از خدامونه آدمهای بی منطق مثل شما برن چونکه یا اونجا از گشنگی میمیرن یا برمیگردین همین جایی که ظاهرا مشکلی بجز زبان اتون ندارین ولی با تفکر گسترده تر. هر کشوری یک زبان رسمی داره و ممکنه زبان ایالتی هم داشته باشه. وقتی به خاک و زبان رسمی ات بی احترامی میکنی طبق قانون هر کشوری جرم امنیتی داری مرتکب میشی حالا هر دولتی هم اون کشور داشته باشه در این مورد برخورد اشون یکسانه. پس عوض این حرف ها فکر نان باش که خربزه آب است. ایران پر از زبان ها و گویش های مختلفه و شاید خیلی هاشون مثل خوزستان اهمیت اقتصادی و ژئوپولیتیکی خیلی خیلی بالاتر از شما داشته باشن، ولی از شما محروم ترن ولی از این حرفا نمیرنن. بخاطر همین اسمش میشه خیانت.
هر کشوری؟ پس کشورهای مثل سوئیس، سنگاپور، آفریقای جنوبی و… که چند زبان رسمی دارند یا کشورهایی مثل آمریکا و کانادا و… که زبان رسمی ندارند از نظر شما کشور محسوب نمیشن؟
چون به خوزستان و سایر مناطق ظلم میشه پس باید به ما هم بشه؟ شما از کجل میدونید اعراب خوزستان اعتراض نمیکنند؟ چه توجیه مسخره ای امثال شما دارید!!!
درضمن این خاک بیشتر از ۱۰۰۰ سال است که برای ماست شما هرجا دوست داری میتونی تشریف ببری.
اولا فعلا زبان ترکی زبان رسمی نیست. دوما از این کامنت شما بوی تجزیه طلبی میاد
سطح سواد ات از تاریخ و کشورهایی که آوردی معلومه و معلومه تو عمرت پات رو از تبریز بیرون نگذاشتی. اون که باید بره شمایی. هیچ جایی ۱۰۰۰ سال «مال» شما نبوده. خوزستان اعرابه؟ کی گفته؟ شما در نقطه کور زندگی میکنی ظاهرا. خوزستان انواع و اقسام قومیت ها داره که فقط یکی اش عربه. اعتراض میکنن ولی مثل شما دائیه جدایی ندارن. خوزستان نون ایرانو میده ولی خیلی محروم مونده.
در ضمن اون کشورهایی که گفتی چند زبان دارند ولی یک زبان رسمی دارند که همه بلدن. ایرانم همینه. شما در ایالت خودت زبان خودت رو حرف میزنی دیگه. زبان انگلیسی زبان جهانیه چرا اونو حرف نمیزنی؟!!!!!
بهتره مواظب حرف زدن ات باشی اینجا کسی کاری به کارت نداره، ولی بیرون اتفاق یکبار میفته. بهترین پیشنهاد رو بهت کردم. لطفا بلندشو برو ببین نون اونجاها رو میتونی بخوری یا نه. یعنی عملا بهت نمیدن که بخوری! اون موقع که باکویی های بیچاره میومدن اینجا خرید میکردن چرا چهارلا پهنا بهشون جنس میدادین؟! الان دیگه اثری ازشون نیست.
کم کم دستت میاد که نمیشه نون یکجا رو بخوری بعد اینها رو بگی، هر چقدرم اونجا بد باشه. خود دانی از ما گفتن بود.
شما وقتی سواد و صلاحیت تحلیل مشکلات اقتصادی شهری مثل تبریز رو نداری لطفا دهنتو ببند و در مورد زبان و خاک حرف نزن که مقوله ای جدا است
در مورد مشکلات و مسایل خوزستان هم وقتی مطلع نیستی حرف نزن
نکته اخر وقتی تاریخ نمیدونی اظهار نظر نکن
شما بار و بندیلتو جمع کن برو از همون جایی که اومدی
تبریز جای شما نیست
…. { دوست عزیز کامنت شما بدلیل توهین حذف شد}
سلام
به عنوان یه دانشجو غیر بومی و غیر ترک این نظرتون رو قبول ندارم. البته بهتر بود از واژه برخی از تبریزی ها استفاده می کردید. مشکل شهرستانها از جمله شهر خودم و تبریز نبود فناوری است.
نخیر، اول به دلیل اینکه به اعتراف خودتون دانشجو هستید و دوم اینکه از جای پایینتری تشریف آوردین. دانشجو چیزی که دیده فقط یک محیط آکادمیکه که همه وظایف و شرایط مشخصه، محیط کاری و پولی دنیای کاملا متفاوتی هستش. وقتی وارد شدین و کمی تجربه کردین بیاین نظر بدین.
سلام خوبین؟ خیلی جالب بود چه عجب یکی اومد و حرفی راجع به مغازه دارا زد برعکس بعضی ها ؟!؟
لااقل حرف زدن بهتر از زدن هستش دیگه …
هه.
شما لازم نیست نگران یه مشت بازاری باشین. اونها اگر براشون نصرفه مغازه رو می بندن. پس صرف داره که اجاره کلان رو میدن و از اون تخفیف های کاذب هم دارن. آشفته بازار همیشه اولین کسی که ازش نفع میبره بازاریه و متضرر ها کارمندها هستن.
در ضمن فرهنگ تبریز شو آف خیلی زیاده و چشم و هم چشمی و به جاهای مختلف رفته و دلیل نمیشه اونجا کم شده دیگه کساد شده.
سلام وقت همگی بخیر
لطفا وب سایت من رو هم تو سایت خودتون ثبت کنید . هر چه قدر گشتم پیدا نکردم ثبت کنم.
ممنون