گزارش پیگیری سه ماهه برای راه اندازی فضای کاری اشتراکی در تبریز : راه درازی در پیش است!
سه ماه پایانی سال ۹۶ فرصتی پیش آمد تا تمرکز بیشتری را صرف راه اندازی یک فضای کاری اشتراکی فعال برای استارتاپها در تبریز معطوف کنیم. تمرکزی که نتیجه آن پی بردن به پاسخ این سوال بود که چرا تا کنون هیچ فضای کاری اشتراکی در تبریز راه نیافتاده است. طبق قولی که در گروه تلگرامی فعالان فناوری اطلاعات داده بودم، قرار شد گزارش کاملی از تلاش سه ماههمان روی سایت منتشر کنم.
اول: بررسی وضعیت تهران و ایران
با وجود اینکه قبلا بصورت جسته و گریخته بازدیدهای بسیاری از فضاهای کاری اشتراکی در تهران صورت گرفته بود اینبار دیداری منسجم و دقیق با ارزیابی هزینهها و شیوههای راه اندازی این فضاها انجام شد.
برای مثال فضای کاری اشتراکی دیموند و تیوان با سرمایه گذاری دولت (معاونت علمی) در دانشگاه تهران و شریف راه اندازی شده اند و یا فضای کاری اشتراکی فینوا که تحت حمایت بانک آینده در دانشگاه امیرکبیر ایجاد شده است و یا طبقه زیرین آن که فضای اشتراکی سامسونگ قرار دارد و نتیجه سرمایه گذاری بخش مسئولیت اجتماعی این شرکت و همکاری دانشگاه امیرکبیر است.
نمونه جالبتر در شهر کرج اتفاق افتاده است که شهرداری کرج سالن بزرگی را تجهیز کرده و با عنوان خانه استارتاپهای کرج در اختیار استارتاپها قرار داده است و یا فضای کاری اشتراکی آبی سفید که با حمایت رهنما در اصفهان راه اندازی شده است.
بررسی همه این فضاهای کاری اشتراکی نشان میدهد که راه اندازی موفقیت آمیز چنین فضایی نیازمند تیم اجرایی خوب، مکان و سرمایه گذاری جهت تجهیز آن است.
دوم: بررسی وضعیت فعلی تبریز
در کنار تلاشهای نافرجام دو گروه رایکسب و تبریز هاب در گذشته دو مجموعه دولتی نیز تجربه های شکست خورده مشابهی را دارند، با این تفاوت که گروه دومی سرمایه گذاری چند صد میلیون تومانی و حتی میلیاردی نیز انجام داده اند.
بنیاد نخبگان تبریز قرار بود با سرمایه گذاری چند صد میلیون تومانی معاونت علمی ریاست جمهوری و مدیریت شتابدهنده دیموند به محلی برای رشد و شکلگیری استارتاپها تبدیل شود ولی بدلیل اشتباهات مکرر در تبریز فعالیتهایش ابتر باقی ماند و هم اکنون به فضایی راکد و بلااستفاده تبدیل شده است.
از سوی دیگر مرکز نوآوری دانشگاه تبریز ۲ مشکل عمده دارد. اولی بروکراسی ورود به این مرکز و تخصیص بیشتر واحدها به شرکت های دانشگاهی که از قبل در مراکز رشد بودند و از سوی دیگر مشکل حراست دانشگاه تبریز که عملا تردد به داخل دانشگاه را به موضوعی پیچیده تبدیل میکند. علاوه بر این روحیه و حال و هوای یک فضای کاری اشتراکی فعال نیز در آن وجود ندارد و بیشتر شبیه چند اتاق در کنار یکدیگر است تا یک فضای پویای استارتاپی.
سوم: برآورد هزینه و زیرساخت مورد نیاز
فضایی در حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ مترمربع برای آغاز فعالیت یک فضای کاری اشتراکی در تبریز مساعد است و حدود ۱۰ تا ۱۵ تیم ۲-۴ نفره امکان استقرار در آن را دارند. در بهترین حالت برای تجهیز یک فضای کار اشتراکی مدرن مبلغی در حدود ۲ میلیون تومان به ازای هر مترمربع مورد نیاز است. (معادل آنچه در بنیاد نخبگان صورت گرفته) این در حالی است که با سرمایه گذاری حدود ۱۰۰ میلیون تومان نیز میتوان امکانات اولیه چنین فضایی را ایجاد کرد. هزینه نگهداری سالانه چنین فضایی از ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان متغیر است.
چهارم: زیرساخت شهری
تیم ما طی سه ماه گذشته بیش از ۲۰ محل متفاوت برای راه اندازی فضای کاری اشتراکی در تبریز را مورد بررسی قرارداد که نمونه برخی از آنها را در اینجا میبینید:
پنجم: پس چرا نمیشود که بشود؟
همانطور که ذکر شد، سرمایه گذاری اولیه راه اندازی فضای کاری اشتراکی حداقل ۱۰۰ میلیون تومان در ابتدا و ۵۰ میلیون تومان در طول سال اول نیاز دارد. با توجه به اینکه فضای زیرساختی و تیم اجرایی وجود دارد تامین سرمایه گذاری جهت تجهیز اصلی ترین مشکل فعلی است.
سرمایه گذاری برای تجهیز چنین فضایی یا میبایست به شکل مسئولیت اجتماعی (مدل شهرداری کرج و سامسونگ) و یا با هدف جامعه سازی استارتاپی و دستیابی به اهداف بلند مدت (مدل فینووا و دیموند) صورت بگیرد. با توجه به اینکه سرمایه گذاری بلند مدت آنهم در حوزهای که مدل موفق قبلی در شهر ندارد از سوی سرمایه گذاران خصوصی بعید است صورت بگیرد، پیشبینی میشود مدل سرمایه گذاری مسئولیت اجتماعی، بتواند سریعتر در شهر تبریز به نتیجه برسد، هرچند پیشبرد موضوع از طریق مکانهایی چون شهرداری با توجه به شرایط شهرداریها بسیار پیچیده است.
البته گزینههایی همچون جذب حمایت های دولتی از تهران و یا سرمایهگذاری VCها، شتابدهندهها و شرکتهای تهران در تبریز نیز همواره روی میز هستند ولی با توجه به کمبود تعداد داستانهای موفقیت در شهر تبریز و گاهی عدم پیگیریهای مسئولانه از نهادهای شهری این گزینهها نیز عملیاتی نمیشوند.
مشکل پراهمیت بعدی فرهنگ رایج در میان مدیران شهری است. به یاد دارم با نشان دادن ویدیوهایی از یک فضای کاری اشتراکی به یکی از این مدیرها گفت:
اینجا فضای کسب و کار و استارتاپ است یا میدان تره بار؟!
در نهایت: پس چه کنیم؟
چاره کار در ادامه دادن فعالیتهای مستمر در شهر است تا در نهایت بتوان با خلق داستانهای موفقیت بتوان توجه قشرهای مختلف را به این موضوع جلب کرد. از مسئولین شهرداری با شعار اشتغال و ارزش زایی گرفته تا سرمایه گذاران خصوصی با مشاهده خروجی های موفق مالی.
خیلی مقاله خوبی بود آقای چوبانی ولی خب یکم متن نا امید کننده بود برای کسایی که میخوان در این مورد کار مثبتی انجام بدن
به نظر من بهترین سرمایه گذار در این زمینه در تبریز شهرداری میتونه باشه اونم که …
من نا امید نیستم علیرضا جان. سعی میکنم واقعبین باشم. مرز مشخصی در این بین وجود دارد. امیدواری الکی بیشتر شبیه به وهم میشود و کار را خرابتر میکند.
سلام.متاسفانه افق وزوایه دید به استارتاپ وکلا کارگروهی متعصبانه وبازاری هستش.تنوع قدرت میاره.ولی اینجا همه رو فراری میدن.فقط دوست دارند تعصبشون روزبان و قومیت نشون بدهند.توکارگروهی هم وقتی اینجوری برخورد میشه طرفی که غریبه هستش حس ناامنی و دورخوردن بهش دست میده وعقب میکشه اکثرا.
متاسفانه تاکید زیاد رو حمایت دولتها عقب میندازه ادم رو .من ندیدم چندتا استارتاپ رویک موضوع مشترک کارکنند
خاورمیانه در دوقسمت شمال وجنوبش مسیرهای دایمی تجارت بودند همیشه.الان جنوب خاورمیانه فوق العاده کارمیکنند.نمونه اش سایت سوق که یک سوری راه انداخت.۸٫۵میلیون قلم جنس داره ومارکت خیلی عظیمی بین کشورهای خلیج فارس میباشد.امازون۸۵۰میلیون دلار پرداخت کردبه همچین سایتی وشریک شد.ولی شمال خاورمیانه ومسیرابریشم هیچ خبری نیست.مخصوصا تبریز که روزگاری قطب تجارت بوده ولی الان مقامات شهری واستانی الفبای استارتاپ رو نمیتونند هیجی کنند.
تا این دو مشکل حل نشود محال است تغییری ایجاد بشود :
۱- مادامی که مسولین بیخیال، کهنه فکر، بی انگیزه و بی انرژی، در این شهر حضور داشته باشند، هیچ قدم اساسی بر نخواهند داشت.
۲- تا زمانی که فرهنگ تعامل و طرز فکر مردم ساکن این شهر (در خصوص کسب و کار) اصلاح نشود و حسادت ها، زیر آب زنی ها، حمایت از غیر خودی و … از بین نرود، حال و روز صاحبان کسب و کار هیچ تغییری نخواهد کرد.
در واقع این دو عامل بزرگترین غده های سرطانی اکو سیستم استارتاپی این شهر می باشند.
یعنی فرض می کنیم اکو سیستم این شهر مبتلا به چند نوع سرطان می باشد، که دو عامل ذکر شده مهترین آنها هستند.
سلام. دوستان درموردچنداستارتاپ درسطح تبریز وشمالغرب درحال امکان سنجی هستیم تمایل داشتید دراین امکان سنجی شرکت کنند شماره تلگرام۰۹۰۳۷۶۹۸۵۴۷تماس بگیرند
به نظرم اگه فضای مورد نیاز حل بشه تجهیز کردن رو میشه حل کرد حداقلش اینه که خود افرادی که میخوان اونجا باشن میتونن کمک کنن تا با حداقل ها شروع بشه و رفته رفته تکمیل بشه
مرکز تجاری جواهر فضای فوق العاده خوبیه چون دسترسی از همه جای شهر وجود داره البته اگه شهرداری حاضر باشه این فضای بلا استفاده رو در اختیار مردم قرار بده!
با سلام.
درسته که برای استارت آپ نیاز به فضای واقعی هست. ولی اگر واقعا کسی پای کار باشه میشه در فضای مجازی هم یه پروژه رو استارت زد مثلا رو گیتاب شروع کرد برای توسعه محصول.
من الان ۵ سالی است از تبریز خارج شدم چون ۵ سال پیش وضعیت کاری در تبریز بسیار سمی بود مخصوصا فناوری اطلاعات اون موقع لاگ تبریز برگزار میشد ولی هیچ بار علمی نداشت سعی کردم چند جلسه ای تدریس کنم و سوق بدهم به سمت یه استارت آپ ولی تعصب و احساس مالکیت خیلی بدی توی بنیانگذاراش بود و مدام دنبال این بودن که زیر خم همو بگیرین. حالا هر چی.
این همه آقایونی که میگن میتونیم و میتوینم و باید دولت یا کسی به ما کاری بکنه باید عرض کنم که راهش این نیست – قرار باشه من بشینم یکی برام فضا بده یکی از من حمایت کنه تا کاری استارت بزنم، مطمعن باشین هیچ وقت نمیشه – باید خودتو شروع کنید و منتظر نباشید – اینقدرم سینه غریبه هارو به سینه نزنین که تو تبریز ازشون حمایت کنید مطمعن باشد هر احدی بخاد وارد بشه برای مکیدن پول جیب شماست !!!! آدامی گورد یه سه ده، کاش عوز کندین گوردی یه یه!!! بلاخره هر کسی تخصص داره و علاقمند به شروع یه پروژه روی گیتاپ هست به من پیام بده از تلگرام. ali1397_ali@